کد مطلب:37073
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
چرا براي جلوگيري از كارشكني هاي غاصبان خلافت در زمان حيات پيامبر اقدامي به عمل نيامد و چرا پيامبر ( ص ) حضرت علي ( عليه السلام ) را به طور موقت به جاي خود نصب نكرد ، تا آن حضرت تمام كارها را به عهده بگيرد و پس از درگذشت پيامبر اختلافي به وجود نيايد ؟
با تاريخ اسلام به اين حقيقت بر مي خوريم كه پيامبر اسلام ( ص ) براي تحكيم خلافت و جانشيني علي ( عليه السلام ) از هر فرصت مناسبي استفاده كرد حتّي از آغاز نشر دعوت خويش مسأله ي جانشيني علي ( عليه السلام ) را همراه با تبليغ رسالت يادآوري كرد . در موقعيتهاي ديگر نيز هرگاه شرايط و امكانات اجازه مي داد ، پيامبر اسلام ( ص ) از فرصت استفاده كرد ، مثلاً هنگامي كه به جنگ تبوك مي رفت ، علي ( عليه السلام ) را در مدينه جانشين خويش قرار داد و فرمود : « اما ترضي ان تكون منّي بمنزلة هارون من موسي الا انه لانبي بعدي؛ آيا نمي خواهي كه نسبت به من همچون هارون نسبت به موسي باشي ؟ جز آنكه پيامبري پس از من نيست » .
پيامبر با اين بيان با صراحت كامل جانشيني علي ( عليه السلام ) را اثبات كرد . و در غدير خم كه مسأله ي خلافت وي را به دستور خدا به طور رسمي اعلام كرد .
و در آخرين لحظات زندگي خويش مي خواست با قلم و دوات جانشيني وي را روي كاغذ آورد؛ اما منافقان كارشكني كردند و مانع اين امر شدند؛ اگر چه با وجود اين حق روشن گشت و . . . .
علاوه بر اين آنچه بر خداوند لازم است ، اقامه ي حجت و بيان تكليف نصب امام است . وقتي خداوند با بيان روشن به وسيله پيامبرش علي ( عليه السلام ) را به خلافت برگزيد ، كساني كه طالب حق باشند ، به حق دست مي يابند و از آن پيروي مي كنند و افراد مغرض و هواپرست و منافق هم كه همواره از امر خدا سرپيچي كرده ، به كارشكني مي پردازند .
پس از درگذشت پيامبر ( ص ) نيز علي ( عليه السلام ) براي حفظ اسلام و به وجود نيامدن اختلاف داخلي و تضعيف نيروها ، به مخالفت عملي با غاصبان خلافت نپرداخت و مصلحت را در اين ديد كه سكوت كند؛ امّا در عين حال در موقعيّتهاي مناسب به بيان حق و اعتراض به آنان پرداخت .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.